دوشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۲ ساعت 18:24 توسط زهرا محمودی |
تهران شهر بیآسمان رمانیست از امیرحسن چهلتن که رویدادهای تاریخی شهر تهران را از نگاه لمپنی به نام کرامت روایت میکند. اتفاقات مربوط به کودتای 28 مرداد تا چندسال پس از انقلاب اخیر، با رفت و برگشتهای بسیار زمانیست که برههای تاریک از تاریخ ایران را به تصویر میکشد! [کی تاریک نبوده؟!] کرامت از کودکیِ دشواری عبور کرده و به کوچه پسکوچههای تهران پناه آورده. شهری که میزبان قومیتهای مختلف است و هر روز آبستن اتفاقاتی تازه، و کرامت ناگزیر میشود برای بقا هر کدام از این حوادث را پلهای ببیند برای ترقی. وی در کودکی توسط سربازی انگلیسی مورد تعرض قرار گرفته و یکی از کابوسهای او در میانسالی و دوران تمولش، همین صحنه است.
ابتدا به جرگهی هواداران شاه و سینهچاکانی مثل شعبان بیمخ میپیوندد. با همهی قلدری و خشونت اهل سینماست و مردانگی و داشمشتیهای سینمای آنروز را تحسین میکند. او میل غریبی به زنان دارد و از هر فرصتی برای کسب لذت و سوءاستفاده از آنان استفاده میکند، در حالیکه همچنان محبوب میماند و هواداران خود را دارد و زنان بسیاری میخواهند مردی مانند او سایهی سرشان باشد. اگرچه کرامت وجههی قهرمانی ندارد اما همدلی مخاطب را برمیانگیزاند و حس تاریخی تهران گذشته را با همهی فراز و فرودش زنده میکند.
"همه از ریز و درشت داغان شده بودند. تختی چشم و چراغ شهر بود. دلخور و دمغ تا سحر عرق خورد. ته دلش چرکین بود. شاهی که زمینخوردههای پائینمائینها به تاج و تخت برش گرداندند، حالا لگد میپراند. یکهو جوش میآورد...نخیر! این مملکت جای آدمهای باصفا نیست.
هنوز لب تر نکرده، شعبون تشرش زد. گفت مملکتداری یعنی اینکه آدم ناچار میشود تخم چشمش را هم دربیاورد. و بعد گفت: خیلی بچهای، هنوز عقلت به این چیزا نمیرسه...
این مردن با همهی مردنهای دیگر فرق داشت. آنروز ابنبابویه جای سوزن انداختن نداشت. جوانها هم بودند، جوانهای دانشگاهی. پایین و بالا همه با هم بودند." ص 65
"این اثر اولین کتاب از تریلوژی تهران است که در بهار سال ۱۳۸۱ در تهران منتشر شد. "تهران، آخرالزمان؛ رمانی در باره نفرت در شش اپیزود" اثر امیرحسن چهلتن از جمله آثاریست که در خارج از کشور منتشر شده است. این رمان بخش پایانی "سهگانه" اوست که چند سال پیش با عنوان "آمریکاییکشی در تهران" به زبان آلمانی منتشر شده بود. "تهران شهر بیآسمان" پیشتر در ایران و "تهران خیابان انقلاب" نیز در خارج از کشور منتشر شده بودند."
برچسب : نویسنده : mashghemodara بازدید : 31